?رهبری کوانتومی در مقابل رهبری نیوتنی
✔️ظهور سازمان های کوانتومی و رهبری کوانتومی؛ استعاره از مفروضاتی دارد که مکانیک کوانتوم بر آن استوار است. سرعت بالای تغییرات و پیچیدگی تعاملات و برهم کنش آنها بر یکدیگر به عنوان مشخصه های سازمان های قرن بیست و یکم محسوب می شود که این موضوع ویژگی های کوانتوم را در مدیریت و رهبری تداعی می کند.
✔️در گذشته، تفکر سازمانی، عميقا تحت تأثير تفکر مکانیکی قرار داشت که معتقد بود، جهان مجموعه ای از سیستمها و معلول های خطی است که برآیند علت های خاص هستند. تحت تأثیر این فضای تفکری، اولویت رهبران سازمان، حفظ وضع موجود بود. اما پیچیدگی و تغییرات روزافزون در محیط های سازمانی، مفاهیم جدید از دیدگاه کوانتومی را وارد ادبیات مدیریت و سازمان کرده است.
✔️دیدگاه کوانتومی، جهان را به عنوان یک سیستم پویا، خودسازمان دهنده و غیر قابل پیش بینی توصیف می کند. در این دیدگاه سازمان ها باید آرایش یادگیرنده داشته باشند. بنابراین در چنین سازمان هایی ویژگی ها، مهارت ها و وظایف رهبران باید متفاوت از نوع سنتی باشد تا بتوانند در چنین محیطی ظرفیت ها را بهبود بخشند و سازمان هایشان را توسعه دهند
⭕️نظریه رهبری کوانتوم در ضدیت کامل با اعتقادات مدیریت سنتی است .
باورهای سنتی درباره مدیریت، رهبر، طبیعت و محیط سازمانی تحت تأثیر جهان بینی سیصد ساله تفکر مکانیکی، جبری و تقلیل گرا دارای محدودیت بوده است. برای زنده ماندن در قرن بیست و یک به نسل تازه ای از مدیرانی رهبر گونه، نیاز است.
✅اندیشه کنونی پیرامون رهبری و مدیریت، توسل به مدل ها و مهارت های جدید را الزامی ساخته است. مهارت هایی که برای پاسخ به پیچیدگی های عصر کوانتوم مناسب ترند و مدیران را به انجام وظایف خویش به نحوی اثربخش توانمند می سازند .
? در این نوع رهبری، تأكید بر آن است که در هر حالت و موقعیت، از یک سبک متفاوت استفاده شود. این نوع رهبری که بر اساس بهترین تصمیم در شرایط پیچیده بنا نهاده شده است، مستلزم داشتن هفت مهارت کوانتومی است که رهبران سازمان ها را قادر به تفکرات پویا و شهودی می کند. به عبارت دیگر نمی توان رهبری را به عنوان نفوذ بر دیگران، برای تحقق اهداف مشخص، تعریف کرد، بلکه باید آن را به عنوان فرایندی تعریف کرد که جستجوی هدف و حرکت در مسیر هدف، از تحقق خود هدف، مهم تر و ارزشمندتر است.
✅در مقایسه رهبری نیوتنی و رهبری کوانتومی می توان گفت، در پارادایم نیوتنی تمرکز مدیران بر اهداف است و خودشان را مشغول استفاده از ابزارها و تکنیک های مختلف مدیریتی می کنند تا بتوانند به اهداف تعیین شده برسند.
✔️مدیران با نگرش نیوتنی، ارزش بیشتری برای تک تک افراد در نظر می گیرند تا جمع آنها. در مقابل، در نگرش کوانتومی مدیران خود را در مقابل یک سیستم پیچیده می بینند که پیش بینی در آن غیر ممکن است. رهبران، نااطمینانی و ابهام را قبول می کنند و در سایه آن، بر شهود و دریافت درونی شان از موقعیت ها تکیه می کنند و به خودشان، خلاقیت و توانایی هایی که خودشان و یا کارکنان سازمان دارند، اعتماد می کنند. آنها بر همکاری و تعاون و یکپارچگی تأکید می کنند که نگرش بسیار متفاوتی نسبت به مدیریت نیوتنی است.