دربارهی نوشتن به فارسی ساده (Plain Persian)
رضا رمضانی خورشیددوست
انجمن علوم سیستمهای ایران
دانشگاه صنعتی امیر کبیر
۱- تفاوت چشمگیر بین متون بریتانیاییها و آمریکاییها، بهویژه در متون عمومی و علوم انسانی، هست. در ذکر یک محتوا، متون آمریکاییها بسیار سادهتر است. زیرا جنبش انگلیسی ساده (Plain English) در آمریکا از دیرباز فراگیر شد، ولی در بریتانیا نشد. برای نمونه میتوان نثر بسیار ساده، ولی با محتوای سنگین در نامههای کسینجر به شاه در خاطرات علم دید.
۲- در فارسی پساقاجار و با فراگیر شدن آموزش عمومی، رواج روزنامهنگاری و در نیز قوت گرفتن رسانهها، فارسی به سوی سادهنویسی سوق یافت و نوعی فارسی ساده شکل گرفت. این تفاوت فارسی رایج کنونی را از نوشتههای سده ی پیش میتوان بازشناخت.
۳- بزرگترین ویژگی فارسی ساده ، داشتن محتوا در پس واژههای نسبتا همهدان و دوری از واژههای متکلفانه و مغلق است.
بر همین سبک، متنی دربارهی علوم سیستمها با تعریف ۵۴ مفهوم در ۱۳ صفحه نوشتم و هر نیمسال به دانشجویان درس تحلیل میدادم. مفاهیم آن متن زنجیرهوار به هم مربوط بود. برخی از دانشجویان میگفتند که «همهی واژههای یک جمله را میدانند، ولی معنای جمله را نمیفهمند»؛ عدم درک ناشی از پیچیدگی شکلی متن نبود، بلکه ناشی از فهم نکردن محتوا بود.
۴- ویژگی دیگر فارسی ساده این است. ای بسا، بسیار کسان همان واژههای ساده را میدانند ولی نمیتوانند مانند چنان متنی بنویسند؛ افزون بر داشتن به دانش مربوط به تمرین بسیار نیاز است تا چنان بتوان نوشت.
در واقع، متنهای سادهی پرمحتوا، به نوعی نثر سهل و ممتنع است؛ در عین سادگی شکلی ، ممتنع محتوایی دارد. برخی آثار سعدی در گلستان چنان بود، البته با واژه های سادهی زمان خودش. سعدی در شعر هم با سادگی شکلی، و شگفتی محتوایی میآفرید:
بوریاباف اگرچه بافندهست
نبرندش به کارگاه حریر .
محتوای عمیق شایستهسالاری در این بیت عیان است. اگر فقط همین بیت در این کشور رعایت میشد، گلستانی میداشتیم.
۵- بسیاری از آثار ادبی معاصر ، مثلا کارهای عباس معروفی، با نثر ساده و محتوای نشانه گذاریشده و ساختار درهمتنیده، به اصطلاح پیچیده است. یعنی اگر کسی نداند که اثر از کیست، به لحاظ سادگی متن نمیتوان دریافت که نویسنده کیست. در واقع، نویسنده به لحاظ شکلی در پس واژههای ساده پنهان و ناشناخته است.
۶- آیا همواره نویسنده میتواند به فارسیساده پایبند باشد و در پس یک متن ساده، پنهان بماند؟
در چکیدهنویسی – که گاه باید بحر را در کوزه ای کرد- نمیتوان به فارسی ساده پایبند بود؛ بهویژه اگر از واژههای تخصصی (jargon) یا نشانهای (مانند اشاره به یک ماجرای تاریخی در کوتاهترین بیان) یا از مفاهیم مخفف پر مناقشه در تعریف (مانند فرهنگ، توسعه، انسان و پیچیدگی) بهره گرفته باشد.
۶- گاه گسترهی دانش نویسنده و حال و هوای پرداختن به موضوع نگارش، چنان است که قلم چون اسبی سرکش از دست میرود- عین بیخود شدن در گفتار شاعرانه یا حماسی- نویسنده هر قدر هم بخواهد که ساده بنویسد، نمیتواند. در آثار جلال و دکتر شریعتی نمونههای بسیار از این نوع میتوان یافت؛ نوشته خود بگوید که «ساخت کیست»، به اصطلاح نوعی برند برای نویسنده ایجاد میشود. اگر چه نویسنده، از تکلف در واژهها پرهیز میکند، ولی محتوا بر متن ساده برخی تکلفهای ناخواسته را تحمیل میکند.
04013001
کانال روشنگری
@RoshangariRRK
https://t.me/roshangariRRK
مدیریت کانال
@masoodhb